گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دانشنامه امام حسین
جلد يازدهم
زیارت هفتم


کامل الزیارات به نقل از ابو حمزه ثُمالی ، از امام صادق علیه السلام : هنگامی که خواستی به سوی قبر حسین علیه السلام بروی ، روز چهارشنبه ، پنج شنبه و جمعه را روزه بگیر ، و چون خواستی بیرون بروی ، خانواده و فرزندانت را گِرد بیاور و دعای سفر را بخوان و پیش از بیرون آمدن ، غسل کن و هنگام غسل بگو : خدایا ! من و دلم را پاک گردان و سینه ام را گشاده کن و ذکر و مدح و ثنایت را بر زبانم جاری کن ، که هیچ نیرویی ، جز از تو نیست و من دانسته ام که استواریِ دینم ، تسلیم در برابر تو و پیروی از سنّت پیامبر تو و گواهی دادن بر همه پیامبران و فرستادگانت به سوی همه آفریدگان توست . خدایا ! غسلم را نور و پاک کننده ، حِرز و شفا از هر درد و ناراحتی و گزند و بیماری ، و هر آنچه از آن می ترسم و بیم دارم ، قرار بده . و چون بیرون آمدی ، بگو : خدایا ! به سوی تو ، روی آورده ام و کارم را به تو سپرده ام و خودم را در برابر تو ، تسلیم کرده ام و به تو ، تکیه داده ام و بر تو ، توکّل کرده ام که پناهگاه و گریزگاهی جز نزد تو نیست . مبارک و والایی . پناهنده تو ، عزیز و ثنایت ، با شُکوه است . سپس بگو : به نام خدا و یاری خدا ، از سوی خدا و به سوی خدا ، در راه خدا و بر دین پیامبر خدا . بر خدا توکّل کردم و به او باز گشتم ؛ پدید آورنده آسمان ها و زمین های هفتگانه ، و خدای عرش بزرگ . خدایا ! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و مرا در سفرم ، حفظ کن و به بهترین صورت ، جانشین من میان خانواده ام باش . خدایا ! به تو روی آوردم و به سوی تو ، بیرون آمدم و بر تو ، وارد شدم و به خیر تو ، دست یازیدم و به زیارت حبیب محبوبت ، تقرّب جسته ام . خدایا ! مرا به سبب بدی ام ، از [ رسیدن به ] آنچه نزد خود داری ، مانع مشو . خدایا ! گناهانم را بیامرز و زشتی هایم را بپوشان و خطاهایم را بزُدای و نیکی هایم را بپذیر . و می گویی : خدایا ! مرا در دژ استوار خود که هر کس را می خواهی ، در آن قرار می دهی ، در آور . خدایا! از هر توش و توانی ، جز تو ، بیزاری می جویم (سه بار) . و سوره فاتحه (حمد) ، معوذّتین ، «توحید» ، «قدر» ، آیه الکرسی ، سوره «یس» و آخر سوره «حشر» : «اگر این قرآن را بر کوهی فرو می فرستادیم ، بی تردید ، آن را از ترس خدا ، خاشع و شکافته می دیدی . این مثال ها را برای مردم می زنیم ، شاید بیندیشند . اوست خدایی که جز او ، معبودی نیست ، دانای نهان و آشکار است . او بخشنده و مهربان است . او خدایی است که جز او ، معبودی نیست ؛ فرمان روا ، پاک ، سلامت ، ایمنی بخش ، چیره ، عزّتمند ، بزرگ و صاحب عظمت است . منزّه است خداوند ، از آنچه شریکش قرار می دهند . اوست خداوند آفریدگار هستی بخش و صورتگر . نیکوترین نام ها ، از آنِ اوست و همه آنچه در آسمان ها و زمین است ، تسبیحگوی اویند ، و اوست عزّتمند حکیم» را بخوان . و [ به موهایت] روغن مزن و سرمه مکش تا به فرات برسی . از سخن گفتن و شوخی بکاه و خدای متعال را فراوان یاد کن و مبادا که شوخی و بگومگو کنی! پس چون سواره یا پیاده بودی ، بگو : خدایا ! من از چیرگی کیفر و سرانجام عذاب و فتنه گم راهی ، به تو پناه می برم ، و نیز از این که با حادثه ای ناخوش ، رو به رو شوم . از در ماندن و شبهه دار شدن ، به تو پناه می برم ، و نیز از وسوسه شیطان و حادثه های ناگوار و شرارت هر شرور ، و از شرّ شیطان های جن و اِنس ، و از شرّ هر کس که پرچم دشمنی با اولیای خدا را بر افرازد ، و نیز از این که مرا بیازارند ، یا بر من ، تعدّی کنند و [ خدایا ! ] از شرّ جاسوسان ستمکاران و از شرّ هر شرور و شرّ ابلیس و هر کس که [ مرا ] به دست و زبان ، از کار خیر ، باز می دارد ، به تو پناه می برم . و هنگامی که از چیزی ترسیدی ، بگو : هیچ نیرو و توانی نیست جز از خدا . او را حفاظ و مانع خود گرفتم . خدایا ! مرا از شرّ آفریده هایت نگاه دار ، که من با تو و بنده تو هستم . و چون به فرات رسیدی ، پیش از عبور از آن ، بگو : خدایا ! تو بهترین کسی هستی که مردمان ، بر او وارد می شوند و تو ای سَرور من ، بزرگوارترین کسی هستی که برای زیارتش به سوی او می آیند . تو برای هر زائری ، گرامیداشتی نهادی و برای هر میهمانی ، رهاوردی . من به زیارت قبر فرزند پیامبرت که درودهایت بر او باد آمده ام . پس رهاورد مرا ، آزادی ام از آتش ، قرار ده و عملم را از من بپذیر و کوششم را سپاس بگزار و بر ره سپردنم به سوی تو ، رحمت آور ، که هیچ منّتی نمی گذارم ؛ بلکه منّت ، از سوی تو بر من است که راهی به زیارتش برایم گشودی و مَنزلتش را به من ، شناساندی و مرا حفظ کردی تا به قبر فرزند ولیّت رساندی . امید من به توست . پس بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و امیدم را ناامید مکن . من ، نزد تو آمده ام . پس مرا در آرزویم ناکام مگردان و این را کفّاره گناهان پیشین من ، قرار ده و مرا از یاوران او قرار ده ، ای مهربان ترینِ مهربانان ! سپس از فرات بگذر و بگو : خدایا ! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و کوششم را سپاس بگزار و گناهم را آمرزیده و عملم را پذیرفته ، قرار ده و مرا از خطاها و گناهان ، شستشو ده و دلم را از هر آفتی که دینم را نابود و یا عملم را باطل می کند ، پاک گردان ، ای مهربان ترینِ مهربانان ! آن گاه به نینوا (کربلا) می آیی و بار و بُنه ات را آن جا می گذاری و روغن نمی زنی و سُرمه نمی کِشی و تا هنگامی که آن جا هستی ، گوشت نمی خوری . سپس ، به رود [ فرات ] می آیی و رو به روی درخت خرما[ ی روییده ] بر قبر ، غسل می کنی . لُنگ و پوشش داشته باش و هنگام غسل ، بگو : خدایا ! من و دلم را پاک و سینه ام را گشاده کن و محبّت و مدح و ثنایت را بر زبانم جاری کن ، که هیچ جنبش و نیرویی جز از تو نیست و من ، دانستم که استواریِ دینم ، تسلیم در برابر توست و گواهی دادن بر همه پیامبران و فرستادگانت به سوی همه خلقت که همگی در راه اند . گواهی می دهم که آنان ، پیامبران و فرستادگان تو بر همه بندگان تو هستند . خدایا ! غسلم را نور و پاک کننده و نگه دارنده و شفای هر درد و ناراحتی و هر گزند و بیماری و هر آنچه از آن می ترسم و بیم دارم ، قرار بده . خدایا ! اندامم ، استخوانم ، گوشت و خونم ، مو و پوستم ، مغز و عصبم و آنچه را زمین از من بر دوش می کشد ، با این غسل ، پاک بگردان و آن را گواه روز نیاز و حاجتم قرار ده . سپس ، پاکیزه ترین لباست را بپوش و چون پوشیدی ، سی مرتبه «اللّه أکبر» بگو و [ سپس ] چنین بگو : ستایش ، ویژه خدایی است که آهنگِ او کردم و مرا رساند ، و او را خواستم و مرا پذیرفت و مرا رد نکرد ، و رحمتش را خواستم و به من عطا کردی . خدایا ! تو ، دژ ، پناهگاه ، حِرز و امید و آرزوی منی . خدایی جز تو نیست ، ای پروردگار جهانیان ! هنگامی که خواستی گام برداری ، بگو : خدایا ! من ، تو را خواستم . تو هم مرا بخواه . من به سوی تو روی کرده ام . پس روی از من ، مگردان . اگر از من ناخشنودی ، به من باز گرد و بر رفتنم به سوی فرزند حبیبت ، رحم کن . با آن ، خشنودی تو را می جویم . از من ، خشنود شو و ناکامم مگذار ، ای مهربان ترینِ مهربانان ! آن گاه ، پابرهنه و با آرامش و وقار و همراه با گفتن «اللّه أکبر» و «لا إله إلّا اللّه » و «الحمد للّه » ، و تمجید و تعظیم خدا و پیامبرش ، و درود فرستادن بر محمّد و خاندانش ، راه برو و بگو : ستایش ، ویژه خدای یکتای یگانه در همه امور ، آفریدگار خِلقت که هیچ چیز از امور آفریده ها از او پنهان نمی مانَد و بدون آموزش ، هر چیز را می داند و درودهای خدا و فرشتگان مقرّبش و پیامبران فرستاده شده و همه پیام آورانش بر محمّد و اهل بیتش باد که اوصیای اویند ! ستایش ، ویژه خدایی است که بر من ، نعمت داد و فضیلت محمّد و خاندانش را به من شناسانْد . خداوند ، بر او و خاندانش درود فرستد ! سپس ، اندکی راه برو و گام هایت را کوتاه بردار و چون بر تَل (بلندی) ایستادی ، رو به روی قبر بِایست و سی مرتبه بگو : «اللّه أکبر ، اللّه أکبر !» و می گویی : خدایی جز خداوند یکتا نیست ، در علم او و نهایتِ علم او . خدایی جز خداوند یکتا نیست ، پس از علم و نهایت علم او . خدایی جز خداوند یکتا نیست ، با علم و نهایتِ علم او . ستایش ، ویژه خداوند یکتا است ، در علم و نهایتِ علم او . ستایش ، ویژه خداوند است ، پس از علم و نهایتِ علم او . ستایش ، ویژه خداوند است ، با علم و نهایتِ علم او . خداوند را تسبیح می گویم ، در علم و نهایتِ علم او . خداوند را تسبیح می گویم ، پس از علم و نهایتِ علم او . خداوند را تسبیح می گویم ، با علم و نهایتِ علم او . ستایش ، ویژه خداوند است ، با همه ستودنی هایش بر همه نعمت هایش . و خدایی جز خداوند یکتا نیست و خداوند ، بزرگ تر است و سزامند این نیز هست . خدایی جز خداوند بردبار بزرگوار نیست . خدایی جز خداوند والای بزرگ نیست . خدایی جز خداوند ، نور آسمان های هفتگانه ، نور زمین های هفتگانه ، و نور عرشِ بزرگ نیست . ستایش ، ویژه خدای جهانیان است . سلام بر تو ، ای حجّت خدا و فرزند حجّتش ! سلام بر شما ، ای فرشتگان خدا و زائران قبر فرزند پیامبر خدا ! آن گاه ، ده قدم برو و سی «تکبیر» بگو و در همان حال راه رفتن ، بگو : خدا را آن قدر به یکتایی توصیف می کنم که جز خودِ او کسی شماره نتواند کرد ، پیش و پس از هر کس ، با هر کس و به شماره هر کس . خدا را آن قدر تسبیح می کنم که کسی جز خودِ او شماره نتواند کرد ، پیش و پس از هر کس ، با هر کس و به شماره هر کس . خدا را تسبیح می کنم و او را می ستایم و یگانه و بزرگ می شمرم ، پیش و پس از هر کس ، با هر کس و به شماره هر کس ، برای همیشه همیشه . خدایا ! من ، تو را گواه می گیرم و تو برای گواهی ، کافی هستی . برایم گواه باش که من ، گواهی می دهم که تو ، حق هستی و پیامبرت ، حق است و سخن تو ، حق است و قضای تو ، حق است و قَدَر تو ، حق است و کار تو ، حق است و بهشت تو ، حق است و آتش تو ، حق است . تو ، میرانده زندگان و زنده کننده مُردگانی . تو ، برانگیزنده کسانی هستی که در قبرهایند . تو ، گِرد آورنده مردم برای روزی هستی که تردیدی در آن نیست . تو از وعده ات ، تخلّف نمی کنی . سلام بر تو ، ای حجّت خدا و فرزند حجّت او ! سلام بر شما ، ای فرشتگان خدا و ای زائران قبر ابا عبد اللّه ! ن گاه ، اندکی با آرامش و وقار و با گفتن «تکبیر» و «تهلیل» و تمجید و «تحمید» و بزرگداشت خدا و پیامبرش ، راه برو و گام هایت را کوتاه بردار و چون به دری که در سمت مشرق است ، رسیدی ، بر درگاه بِایست و بگو : گواهی می دهم که جز خدای یگانه بی شریک ، خدایی نیست . گواهی می دهم که محمّد که درود خدا بر او و خاندانش باد ، بنده و پیامبر او ، و امین خدا بر خلقش ، و سَرور اوّلین و آخرین ، و سَرور پیامبران و فرستادگان است . سلام بر پیامبر خدا ! ستایش ، ویژه خدایی است که ما را به این ، ره نمود که اگر راه نمایی او نبود ، ما هیچ گاه به آن ، ره نمی یافتیم . فرستادگان پروردگارمان ، حق را آورده اند . خدایا ! من ، گواهی می دهم که این ، قبر فرزند حبیب تو و برگزیده خلق توست ؛ او که به کرامت تو ، دست یافت . با کتابت ، او را بزرگ و مخصوص داشتی و بر وحیت امینش گرداندی و میراث پیامبران را به او عطا نمودی و او را حجّت بر آفریده هایت ، قرار دادی و او ، جای عذری در دعوتش باقی نگذاشت و خونش را در راه تو ، به میدان آورد تا بندگانت را از گم راهی و نابخردی و نابینایی و دودلی و تردید ، بِرَهاند و از سقوط و گم راهی ، به هدایت در آورَد . تو می بینی و دیده نمی شوی که در بالاترین دیدگاهی . تا آن که بندگان فریفته دنیایت و آخرت فروشان ، در برابر کمترین بها ، بر او شوریدند و تو و پیامبرت را ناخشنود ساختند و از بندگان منافقت و کسانی که با کوله باری از گناه ، سزاوار آتش اند ، اطاعت کردند . خداوند ، قاتلان فرزندان پیامبرت را لعنت کند و عذاب دردناک را بر ایشان ، دوچندان سازد ! سپس ، اندکی نزدیک می شوی و می گویی : سلام بر تو ، ای وارث آدم ، برگزیده خدا ! سلام بر تو ، ای وارث نوح ، پیامبر خدا ! سلام بر تو ، ای وارث ابراهیم ، دوست خدا ! سلام بر تو ، ای وارث موسی ، هم سخن خدا ! سلام بر تو ، ای وارث عیسی ، روح خدا ! سلام بر تو ، ای وارث محمّد ، حبیب خدا ! سلام بر تو ، ای وارث امیر مؤمنان ، علی بن ابی طالب ، وصیّ پیامبر خدا ! سلام بر تو ، ای وارث حسن بن علیِ پاک ! سلام بر تو ، ای وارث فاطمه صدّیقه ! سلام بر تو ای صدّیقِ شهید ! سلام بر تو ، ای وصیّ خشنود نیکوکار پرهیزگار ! گواهی می دهم که نماز بر پا داشتی و زکات پرداختی و امر به معروف و نهی از منکر کردی و خدا را مخلصانه عبادت نمودی تا اَجَلت در رسید . سلام و رحمت و برکات خدا بر تو ، ای ابا عبد اللّه ! سلام ، بر تو و بر روح هایی که با تو و در کنار تو جای گرفته اند ! سلام بر فرشتگان گرداگردِ تو ! سلام بر فرشتگان خدا و زائران قبر فرزند پیامبر خدا ! سپس ، به بارگاه امام علیه السلام داخل شو و هنگام ورود ، بگو : سلام بر فرشتگان مقرّب خدا ! سلام بر فرشتگان فرود آینده خدا ! سلام بر فرشتگان نشاندار خدا ! سلام بر فرشتگانی که خدمت گُزار این مزارند و در برابر فرمان خدا ، تسلیم اند ! سلام بر تو ، ای فرزند پیامبر خدا و فرزند امین خدا و فرزند برگرفته خالص او ! سلام بر تو ، ای ابا عبد اللّه ! ما ، از آنِ خداییم و به سوی او باز می گردیم . چه قدر مصیبت تو ، بر پدرت پیامبر خدا ، بزرگ است! چه قدر مصیبت تو ، نزد کسی که خدای عزوجل را می شناسد ، بزرگ است! مصیبت تو در ملأ اعلا و نزد پیامبران و فرستادگان خدا ، بسی سنگین است . در این مصیبت سنگین ، سلام و درود من ، بر تو که نوری در پشت های والا ، و نوری در تاریکی های زمین ، و نوری در هوا ، و نوری در آسمان های بَرین بودی ! تو نوری تابنده در آسمان هایی که خاموش نمی شود و تو به هدایت ، گویایی ! سپس ، کمی راه برو و هفت مرتبه «اللّه أکبر» ، هفت مرتبه «لا إله إلّا اللّه » و هفت مرتبه «الحمد للّه » و هفت مرتبه «سبحان اللّه » بگو و هفت مرتبه بگو : «لبّیک داعِیَ اللّه ؛ بلی ، بلی ، ای دعوتگر خدا !» و بگو : اگر پیکرم به هنگام کمک خواهی ات پاسخت نگفت ، دل و گوش و دیده و اندیشه و خواستم ، تو را که جانشین پیامبر فرستاده شده ، نواده برگزیده ، راه نمای دانا ، امین خزانه دار ، اداکننده بیانگر ، و مظلومِ زیر فشار بودی ، پاسخ گفت . از همه ، بُریده ام و به سوی تو ، جدّت ، پدرت و جانشین خلف پس از تو ، آمده ام . دلم در برابر شما ، تسلیم است و رأیم تابع شما و یاری ام برایتان ، آماده است تا آن که خداوند ، بر طبق آیین خود ، حکم برانَد و شما را بر انگیزد . گواهی می دهم که شما ، حجّت خدا هستید ، و رحمت را به سبب شما ، امید می برند . پس با شمایم ؛ با شما ، نه با دشمنتان . من ، جزو مؤمنان به شما هستم . قدرت خدا را انکار نمی کنم و خواست او را تکذیب نمی نمایم . آن گاه ، با گام های کوتاه ، راه برو تا رو به روی قبر ، بِایستی و قبله ، پشت شانه هایت باشد و رو به رو با او بگو : سلام خدا ، بر تو ! سلام بر محمّد ، امین خدا بر پیامبرانش و کارهای بزرگش ، پایان بخش گذشته و گشاینده آینده و چیره بر همه اینها ! و سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد ! خدایا ! بر محمّد ، صاحب پیمانت ، خاتم پیامبرانت ، سَرور بندگانت ، امین در سرزمین هایت ، و بهترینِ مردمانت ، درود فرست ، همان گونه که کتابت را تلاوت کرد و با دشمنت جنگید تا اَجَلش در رسید . خدایا ! بر امیر مؤمنان ، درود فرست ؛ بنده ات و برادر پیامبرت ؛ کسی که با علمت ، او را برگزیدی و وی را هدایتگرِ کسانی از خلقت که خواستی ، کردی و راه نمای هر کس که با پیامت ، وی را به سویش روانه داشتی ، و با عدل خود ، او را حاکم و سرپرست دینت کردی و فیصله دهنده میان خلقت به حکم تو ، و چیره بر همه اینها قرار دادی ! سلام و رحمت و برکات خدا بر او باد ! خدایا ! کلماتت را با او ، کامل کن و وعده ات را با او ، محقَّق ساز و دشمنت را با او ، هلاک کن و ما را جزو اولیا و دوستداران او بنویس . خدایا ! ما را از پیروان و یاوران او قرار بده ، و یارانی بر طاعت تو و پیامبرت ، و نیز بر آنچه به او سپردی و بر آنها جانشینش ساختی ، ای پروردگارِ جهانیان ! خدایا ! بر فاطمه ، دختر پیامبرت ، همسر ولیّت ، مادر دو نواده : حسن و حسین ، پاک و پاکیزه ، صدّیقه زکیّه ، و سَرور همه زنان بهشتی ، درود فرست ؛ درودی که جز تو ، کسی را توان شماره آن نباشد . خدایا ! بر حسن بن علی ، درود فرست ؛ بنده ات ، فرزند برادر پیامبرت ؛ کسی که با علمت ، او را برگزیدی و هدایتگرِ هر کس از خلقت که خواستی ، قرارش دادی و راه نمای کسانی که او را با پیام هایت ، به سویشان روانه داشتی و با عدل خود ، او را حاکم و سرپرست دینت کردی و فیصله دهنده میان خلقت به حکم خودت ، قرارش دادی و بر همه اینها چیره ساختی . سلام و رحمت و برکات خدا بر او باد ! خدایا ! بر حسین بن علی ، درود فرست ؛ بنده ات ، فرزند برادر پیامبرت ؛ کسی که با علمت ، او را برگزیدی و هدایتگرِ هر کس از خلقت که خواستی ، قرارش دادی و راه نمای کسانی که او را با پیام هایت ، به سویشان روانه داشتی و با عدل خود ، او را حاکم و سرپرست دینت کردی و فیصله دهنده میان خلقت به حکم خودت ، قرارش دادی و او را بر همه اینها چیره ساختی . سلام و رحمت و برکات خدا بر او باد ! و بر همه امامان ، درود می فرستی ، همان گونه که بر حسن علیه السلام و حسین علیه السلام درود فرستادی و می گویی : خدایا ! کلماتت را با آنها ، کامل کن و وعده ات را با ایشان ، محقَّق ساز و با آنان ، همه دشمنان تو و ایشان را از جن و اِنس ، هلاک کن . خدایا ! از جانب ما ، بهترین پاداشی را که به بیم دهنده قومی می دهی ، به آنان بده . خدایا ! ما را پیرو و یار و یاور آنان در اطاعت از تو و پیامبرت ، قرار ده . خدایا ! ما را از کسانی قرار ده که از نورِ فرود آمده با ایشان ، پیروی می کنند و زندگی و مرگ ما را ، مانند زندگی و مرگ آنان ، قرار ده و ما را در دنیا و آخرت ، هر جایی که آنها حضور دارند ، حاضر کن . خدایا ! این ، مقامی است که مرا به آن ، گرامی و بزرگ داشتی و رغبت به آن را بر پایه حقیقت ایمانم به تو و پیامبرت ، به من ، عطا نمودی . سپس ، اندکی به قبر ، نزدیک می شوی و می گویی : سلام بر تو ، ای فرزند پیامبر خدا ! سلام خدا و فرشتگان مقرّب و پیامبران فرستاده شده اش بر تو باد ، هر زمان که نسیم خوش بوی فرشتگان [ فرود آینده بر قبرت ]می وزد ! سلام از دل بر آمده مؤمنان بر تو ؛ آنان که گویای فضیلت تو هستند ! گواهی می دهم که تو ، راست و راستینی و در آنچه به سویش فرا خواندی ، راست گفتی و در آنچه آوردی ، راست گفتی . تو ، خون طلب شده خدا در زمینی . خدایا ! مرا در زمره اولیایت در آور و حضور آنان [در زندگی ام] را و مرقدهایشان را در دنیا و آخرت ، محبوب من بگردان ، که تو بر هر کاری ، توانایی . و می گویی : سلام بر تو ، ای ابا عبد اللّه ! خداوند، تو را رحمت کند ، ای ابا عبد اللّه ! درود خدا بر تو باد ، ای ابا عبد اللّه ! سلام بر تو ، ای امام هدایت ! سلام بر تو ، ای پرچم پرهیزگاری ! سلام بر تو ، ای حجّت خدا بر اهل دنیا ! سلام بر تو ، ای حجّت خدا و فرزند حجّت او ! سلام بر تو ، ای خون طلب شده خدا و فرزند او ! سلام بر تو ، ای خون تاوانْ خواسته خدا و فرزند او ! گواهی می دهم که تو ، مظلومانه کشته شدی و قاتل تو ، در آتش است . گواهی می دهم که تو ، در راه خدا ، آن گونه که حقّش بود ، جهاد کردی و سرزنش سرزنشگران در تو اثر نکرد و تو ، او را عبادت کردی تا اَجَلت در رسید . گواهی می دهم که شما ، واژه پرهیزگاری و درِ هدایت و حجّت بر خلق او هستید . گواهی می دهم که آن ، در گذشته برای شما بوده و در آینده نیز برای شما خواهد بود . و گواهی می دهم که جان ها و سرشت شما ، سرشتی پاک و پاکیزه و نیکویند ، و از یکدیگرند و این، از خداوند و رحمت اوست . خدا را گواه می گیرم و او برای گواهی ، بس است و نیز شما را که من ، به شما ایمان دارم و پیرو شما هستم ، با تمام وجود و همه اعتقادم و تا فرجامِ کارم و بازگشت و قرار گرفتنم [ در سرای آخرتم ] . پس ، از خدای نیکی کننده مهربان می خواهم که این را برایم به کمال برساند . گواهی می دهم که شما ، [ پیام خدا را ] رساندید و خیرخواهی کردید ، و شکیب ورزیدید و کُشته شدید و حقّتان غصب گردید ، و به شما بد شد و شکیبایی کردید . لعنت بر گروهی که با شما ، مخالفت کردند ، و [ بر ] گروهی که ولایت شما را انکار کردند ، و [ بر ] گروهی که آنان را بر ضدّ شما ، پشتیبانی کردند ، و [ بر ] گروهی که شاهد بودند و [در کنارتان] حاضر نگشتند . ستایش ، ویژه خدایی است که آتش را جایگاه ایشان قرار داد ؛ و چه بدْ وارد شونده و جایگاه ورودی است ! و چه بد میهمان و میزبانی ! و می گویی : خداوند ، بر تو درود فرستد ، ای ابا عبد اللّه (سه بار) ، و نیز بر جان و پیکرت ! خداوند ، قاتلان تو را لعنت کند ! خداوند ، برهنه کنندگان تو را لعنت کند ! خداوند ، وا گذارندگان تو را لعنت کند ! و خداوند ، لعنت کند هر کس را که بر کُشتن تو ، یاری داد ، و هر کس را که به آن ، فرمان داد و در [ریختن] خونت ، شرکت جُست ! و خداوند ، لعنت کند هر کس را که خبر یافت و به آن ، خشنود شد و یا تسلیم گشت ! من ، از ولایت ایشان ، به سوی خدا ، بیزاری می جویم و خدا ، پیامبرش و خاندان پیامبرش را ولیّ خود می گیرم . و گواهی می دهم کسانی که حُرمت تو را شکستند و خون تو را ریختند ، بر زبان پیامبر اُمّی ، لعنت شده اند . خدایا ! کسانی که پیامبرانت را تکذیب کردند و خونِ خاندان پیامبرت که درودهایت بر ایشان باد را ریختند ، لعنت کن . خدایا ! قاتلان امیر مؤمنان علیه السلام را لعنت کن و عذاب دردناک را بر ایشان ، دوچندان گردان . خدایا ! قاتلان حسین بن علی علیه السلام را و نیز قاتلان یاوران حسین بن علی علیه السلام را لعنت کن و با آتش سوزانت ، آنان را بسوزان و شدّت عذابت را به آنان بچشان و عذابت را بر ایشان ، دوچندان گردان و آنان را ، به شدّت ، لعنت کن . خدایا ! بدبختی ات را در ایشان ، جای بده و از آن جا که گمان نمی برند ، بر ایشان در آی (هلاکشان کن) و از همان جا که نمی دانند ، ایشان را بگیر و ایشان را سختْ عذاب ده و دشمنان پیامبرت و خاندان پیامبرت را ، به شدّت ، لعن کن . خدایا ! جِبْت و طاغوت و فرعون ها را لعن کن ، که تو بر هر کاری ، توانایی ! و می گویی : پدر و مادرم فدایت باد ، ای ابا عبد اللّه ! سفر من با وجود راه دورم ، به سوی توست و اشکم برای تو ، سرازیر گشته است و اندوه و گریه و ناله و فریاد و صدای من ، بر توست و آمدنم ، به سوی توست و گناه بزرگم را با تو ، می پوشانم . به زیارت و میهمانی تو آمده ام ، در حالی که پشت خود را [ از بار گناهان ] سنگین کرده ام . پدر و مادرم فدایت باد ، ای سَرور من ! بر تو گریستم ، ای گُزیده خدا و فرزند برگزیده او ! بر من بایسته است بر تو بگِریم که آسمان ها و زمین ها و کوه ها و دریاها ، بر تو می گِریند . مرا چه عذری است ، اگر بر تو نگِریم ، که حبیب پروردگارم و امامان که درودهای خدا بر ایشان باد ، از سدره المنتهی (1) تا زمین خاکی ، بی تابانه بر تو گریسته اند ؟! پس بر قبر ، دست بکش و بگو : سلام بر تو ، ای ابا عبد اللّه ، ای حسین بن علی ، فرزند پیامبر خدا ! سلام بر تو ، ای حجّت خدا و فرزند حجّت او ! گواهی می دهم که تو ، بنده و امین خدایی ، خیرخواهانه [ پیام خدا را ]رساندی و امانتدارانه ادا نمودی . صادقانه گفتی و رادمردانه کُشته شدی و با یقین ، درگذشتی . گم راهی را بر هدایت ، مقدّم نداشتی و از حق به باطل ، میل پیدا نکردی و جز به خدای یگانه ، پاسخ نگفتی . و گواهی می دهم که تو ، بر دلیلی روشن از پروردگارت بودی . آنچه را فرمان یافته بودی ، رساندی و به حقّ آن ، قیام نمودی و پیشینیان خود را تصدیق کردی ، بی آن که سستی کنی ، یا خوار بداری . خداوند ، بر تو درود و سلامِ فراوان بفرستد ! خداوند ، جزای خیر صدّیقان را به تو عطا کند ! گواهی می دهم که جهاد ، همراه تو ، جهاد است و حق ، با تو و به سوی توست ، و تو ، شایسته آن و معدن آن هستی و میراث نبوّت ، نزد تو و اهل بیت توست . و گواهی می دهم که تو ، رساندی و خیرخواهی کردی و وفا نمودی . با حکمت و اندرز نیکو ، در راه پروردگارت ، جهاد کردی و بر همان عقیده ای که بودی ، شهید و شاهد و مشهود گشتی . خداوند ، بر تو درود و سلامِ فراوان فرستد ! گواهی می دهم که تو ، پاک و پاکیزه و پاک گشته هستی ؛ از دامانی پاک و پاکیزه و پاک گشته . تو ، پاکی و زمینی که تو در آنی ، پاک است و حَرَمت نیز پاک است . گواهی می دهم که تو ، به دادگری فرمان دادی و به سوی آن ، فرا خواندی . گواهی می دهم که کُشندگان تو ، بدترینِ مردم و ناسپاس ترینِ آنان هستند . من ، تو را در همه گناهانم ، شفیع خودم نزد خدای تو و خود می کنم و برای همه حاجت ها و مطلوب هایم در دنیا و آخرت ، با تو به خداوند ، روی می آورم . سپس ، گونه راستت را بر قبر بگذار و بگو : خدایا ! به حقّ این قبر و کسی که در آن است ، و به حقّ این قبرها و آنان که در آنها جایشان دادی ، از تو می خواهم که نام مرا نزد خود ، میان نام های آنان بنویسی و مرا به همان جایی که ایشان را در می آوری ، در آوری و مرا از همان جا که ایشان را بیرون می آوری ، بیرون آوری ، که تو بر هر کاری ، توانایی . و می گویی : پروردگارا ! گناهانم ، مرا ساکت کرده و سخنم را بُریده اند و دلیل و عذری برایم نمانده است . من به گناهانم ، اقرار دارم و در بند گرفتاری ام و رَهین کردارم هستم . به خطای خود ، چابک و در مقصود خود ، حیران و از همه جا بُریده ام . پروردگارا ! خودم را با وجود تهدیدت ، در جایگاه شوربختانِ خوار و گناهکار و گستاخ ، قرار دادم . ای که مُنزّهت می دانم ! چه گستاخی ها که در برابر تو کردم ! و چه فریب ها که خودم را با آنها گول زدم ! و چه مستی ها که مرا هلاک کردند ! و چه غفلت ها که مرا نابود ساختند ! نگاهم ، چه زشت بود و کردارم ، چه وحشتناک ! سَرور من ! بر سقوط و لغزشم رحم کن ، به خاطر روی آوردنم به سویت ، و گونه بر خاکْ ساییدنم ، و پشیمانی ام را بر آنچه کوتاهی کرده ام ، و عذر خطایم را بپذیر . بر ناله و اشکم ، رحم کن ، پوزشم را قبول کن و با بردباری ات ، بر نابخردی ام و با احسانت ، بر خطاهایم و با عفوت ، به من باز گرد . پروردگارا! از سنگ دلی و ضعیف بودن عملم ، به تو گِله می کنم . بر خواسته ام ، رحم کن که به گناهانم ، اقرار و به خطاهایم ، اعتراف دارم . این ، دست و پیشانی من که برای قصاص ، به تو می سپارم . پس توبه ام را بپذیر و گِره گرفتاری ام را بگشا و بر خشوع و خضوعم ، گسستنم از همه و پیوستن به تو ، اندوهم بر گذشته ام و خاکساری ام پیشِ رویت و آمدن به خاک قبر فرزند پیامبرت ، رحم کن ، که تو امید ، تکیه گاه ، پشتوانه و ساز و برگِ منی . خدایی جز تو نیست . سپس ، سی و پنج «تکبیر» می گویی و دستانت را بالا می بری و می گویی : پروردگارا ! از وطنم به قصد تو و فرزند پیامبرت ، حرکت کردم و سرزمین ها را به امید آمرزشت ، در نوردیدم . پس ای سَرور من مایه آرامش و شفیع من باش ، دلسوز من و نجات دهنده من باش ، روزی که نزد او ، شفاعت کسی سودی ندارد ، جز آن که از او خشنود باشد [ و تو جزو آنانی ] ؛ روزی که شفاعتِ شفیعان ، سودی نمی دهد و روزی که گم راهان می گویند : نه شفیعی داریم ، نه دوستی صمیمی . پس آن روز ، در جایگاهم پیش روی پروردگارم ، نجات دهنده من باش که جرم من ، بزرگ و مفاصلم ، [ از ترس ، ] لرزان است و گوش هایم ، ناشنوایند و از کارهای زشتِ پیش فرستاده ام ، سرافکنده هستم . لُختِ مادرزاد هستم و پروردگارم از من ، پرسشگر است . پس آن روز ، شفیع و نجات دهنده من باش ، که تو را برای روز حاجت و نیاز و بینوایی ام ، ذخیره کرده ام . سپس ، گونه چپت را بر قبر بگذار و بگو : خدایا ! بر گریه و زاری ام بر خاک قبر فرزند پیامبرت ، رحم کن ، که من در جایگاه رحمت تو هستم ، ای پروردگار ! و می گویی : پدر و مادرم فدایت باد ، ای فرزند پیامبر خدا ! خداوند بر تو درود فرستد ! من ، از قاتل و برهنه کننده تو ، به درگاه خدا ، بیزاری می جویم . کاش من با تو بودم و به رستگاری بزرگی دست می یافتم و خونم را در راهت می دادم و تو را با جانم ، نگاه می داشتم و میان کسانی می بودم که پیش رویت ، پایداری کردند ، تا خونم نیز با تو ریخته می شد و به خوش بختی می رسیدم و به بهشت ، دست می یافتم ! و می گویی : خدا ، لعنت کند کسی را که به تو تیر انداخت ! خدا ، لعنت کند کسی را که به تو نیزه زد ! خدا ، لعنت کند کسی که سرت را بُرید ! خدا ، لعنت کند کسی را که سرت را حمل کرد ! خدا ، لعنت کند کسی را که با چوب دستی اش بر دندان های پیشین تو زد ! خدا ، لعنت کند کسی را که زنان تو را به گریه انداخت ! خدا ، لعنت کند کسی را که فرزندان تو را یتیم کرد ! خدا ، لعنت کند کسی را که علیه تو [ دشمنانت را ] یاری داد ! خدا ، لعنت کند کسی را که به سوی تو [ همراه دشمنانت ] حرکت کرد ! خدا ، لعنت کند کسی را که تو را از آب فرات ، باز داشت ! خدا ، لعنت کند کسی را که تو را فریب داد و تنها گذاشت ! خدا ، لعنت کند کسی را که صدای تو را شنید و پاسخت را نداد ! خدا ، فرزند [ هند ] جگرخوار را لعنت کند ، و نیز فرزند و یاران و پیروان و یاوران او را ، و همچنین پسر سمیّه را ! و خدا ، همه قاتلان تو و قاتلان پدرت و یاوران آنها را لعنت کند و درون و شکم ها و قبرهایشان را آکَنْده از آتش کند و عذابی دردناک ، به آنها بچشانَد ! سپس ، نزد سرش هزار تسبیح امیر مؤمنان علیه السلام (2) می گویی و اگر دوست داشتی ، به طرف پاهایش می روی و دعاهایی را که برایت به تفصیل گفتم ، می خوانی . سپس از پاها به سمت سرش می روی و چون از نماز [ زیارت ] فارغ شدی ، چنین تسبیح می گویی : منزّه است آن که نشانه هایش از میان نمی روند ! منزّه است آن که خزانه هایش کاستی نمی پذیرند ! منزّه است آن که مدّت دار و زوال پذیر نیست ! منزّه است آن که آنچه نزد اوست ، پایان نمی گیرد ! منزّه است خدایی که فخرش از میان رفتنی نیست ! منزّه است آن که در کارش به مشورت با هیچ کس ، نیازی ندارد ! منزّه است آن که جز او ، خدایی نیست ! سپس به سوی پاهایش می روی و دستت را بر قبر می گذاری و می گویی : خداوند بر تو درود فرستد ، ای ابا عبد اللّه (سه بار) ! شکیبایی ورزیدی و تو ، راستگو و تصدیقْ شده ای . خدا ، کسانی را که با دست ها و زبان هایشان شما را کُشتند ، بکُشد ! و می گویی : بار خدایا ! پروردگارِ پروردگاران ! فریادرس نیکان ! من به تو پناه جُسته ام . مرا از آتش [ جهنّم ]بِرَهان . ای فرزند پیامبر خدا ! بر تو میهمان آمده ام و در همه حاجت های اُخروی و دنیوی ام ، تو را وسیله توسّلم نزد خدا کرده ام و متوسّلان ، تو را در همه حاجت هایشان ، نزد خداوند ، وسیله قرار می دهند و بندگانِ سزامند پاداش ، به وسیله تو ، طلب خود را می گیرند . از ولیّ تو و ولیّ ما می خواهم که نصیب مرا از زیارت تو ، درود بر محمّد و خاندان او و آمرزش گناهانم ، قرار دهد . خدایا ! مرا از کسانی قرار ده که در دنیا و آخرت ، یاری شان می کنی و برای یاری دینت ، به کارشان می گیری . سپس ، گونه هایت را بر قبر می گذاری و می گویی : خدایا ! پروردگارِ حسین ! سینه حسین را تسلّی بخش . خدایا ! پروردگارِ حسین ! خون حسین را طلب کن . خدایا ! پروردگارِ حسین ! از خشنود شدگان به قتل حسین ، انتقام بگیر . خدایا ! پروردگارِ حسین ! از مخالفان حسین ، انتقام بگیر . خدایا ! پروردگارِ حسین ! از شادی کنندگان به قتل حسین ، انتقام بگیر . و به پیشگاه خدا ، گریه و زاری می کنی و لعنت خدا را بر قاتلان حسین علیه السلام و امیر مؤمنان علیه السلام می طلبی و نزد پاهای امام علیه السلام ، هزار تسبیح فاطمه علیهاالسلام و اگر نتوانستی ، یکصد تسبیح می گویی و [سپس] می گویی : منزّه است خدای عزّتمند والا و رفیع ! منزّه است خدای باشُکوه و بزرگ و سِتُرگ ! منزّه است خدای صاحب فرمان رواییِ بزرگ و کهن ! منزّه است خدای دارای فرمان روایی بِشکوه و بزرگ ! منزّه است خدایی که جامه عزّت و زیبایی ، پوشیده است ! منزّه است خدایی که رَدای نور و وقار ، در بر کرده است ! منزّه است خدایی که ردّ پای مورچه را بر روی سنگِ صاف ، و جنبش پرنده را در هوا می بیند ! منزّه است خدایی که چنین است و غیر او چنین نیست !سپس به سوی قبر علی اکبر علیه السلام برو که نزدیک پاهای امام حسین علیه السلام است . پس چون بر [ سر قبر ]او ایستادی ، بگو : سلام و رحمت و برکات خدا بر تو ، ای فرزند پیامبر خدا ، و فرزند جانشین پیامبر خدا ، و فرزند دختر پیامبر خدا ! رحمت و برکات دوچندان خدا ، هر گاه که خورشید ، طلوع یا غروب می کند بر تو باد ! سلام بر تو و بر جان و پیکرت ! پدر و مادرم ، فدای کُشته ای که بدون هیچ جرمی ، ذبح شد ! پدر و مادرم فدایت باد ، که خونت تا آن جا که خدا دوست داشت ، بالا رفت ! و پدر و مادرم فدایت باد ، که پیشِ روی پدرت ، پیکار می کردی و او ، تو را به حساب خدا می نهاد و می گریست و دلش ، آتش گرفته بود ! خونت را با کف دستش ، به کرانه های آسمان پاشید و قطره ای باز نیامد . ناله پدرت بر تو ، آرام نگرفت . برای جدایی ، با تو وداع کرد و جایگاه شما دو تن نزد خدا ، با پدران درگذشته ات و با مادرانت ، در بهشت ، جایگاه نعمت یافتگان است . به درگاه خدا ، از قاتلان و ذبح کنندگان تو ، بیزاری می جویم . سپس ، خود را روی قبر بینداز و دستت را بر آن بگذار و بگو : سلام خدا و فرشتگان مقرّبش و پیامبران فرستاده شده اش و بندگان شایسته اش بر تو ، ای مولای من و فرزند مولای من ! و رحمت و برکات خدا ، نثارت باد ! خداوند بر تو ، خاندان تو ، اهل بیت تو و پدرانت ، پسران و مادرانت ، آن برگزیدگان نیکوکار ؛ همان کسان که خداوند ، آلودگی را از ایشان زُدود و پاکیزه شان ساخت ، درود فرستد ! سلام بر تو ، ای فرزند پیامبر خدا و فرزند امیر مؤمنان و فرزند حسین بن علی ! و رحمت و برکات خدا ، نثارت باد ! خدا ، قاتلت را لعنت کند ! خدا ، کسانی را که حقّتان را سبُک شمردند و شما را کُشتند ، لعنت کند ! خدا ، باقی ماندگان و رفتگانِ آنها را لعنت کند ! جانم فدای شما و مرقدتان ! خداوند ، بر شما درود و سلام فراوان فرستد ! سپس ، گونه ات را بر قبر بگذار و بگو : خداوند ، بر تو درود فرستد ، ای ابو الحسن (سه بار)! پدر و مادرم فدایت ! به زیارت و میهمانی تو آمده ام و از جنایت هایی که بر خود کرده ام و کوله بار گناهی که به پشت گرفته ام ، به تو پناه آورده ام . از ولیّ تو و خودم می خواهم که نصیب مرا از زیارت تو ، آزادی از آتش [ دوزخ ] ، قرار دهد . و هر دعایی که دوست داری ، می کنی و از پشت [ قبر ] امام حسین علیه السلام دور می زنی و به نزد سرش می آیی . نزد سرش ، دو رکعت نماز بگزار که در رکعت اوّل ، سوره «حمد» و «یس» و در رکعت دوم ، سوره «حمد» و «الرحمن» را می خوانی و اگر خواستی ، پشت قبر بخوان ؛ امّا نزد سر ، بهتر است . چون نمازت را به پایان بردی ، بجز آن دو رکعت نماز زیارت که نزد هر قبری باید بخوانی ، هر چه قدر خواستی ، نماز بخوان . و چون از نمازت فارغ شدی ، دستانت را بالا ببر و بگو : خدایا ! ما ایمان آورنده به او و تسلیم شده در برابر او ، چنگ زننده به ریسمان او و شناسنده حقّ او ، اقرار کننده به فضیلت او ، بینا به گم راهی مخالفانش و عارف به هدایتی که او بر آن است ، نزد او آمده ایم . خدایا ! تو را گواه می گیرم و فرشتگان حاضر در کنارم را نیز گواه می گیرم که من به آنان ، ایمان دارم و به قاتلان ایشان ، کفر می ورزم . خدایا ! آنچه را به زبان می گویم ، در دلم محقّق و در کردارم ، جلوه گر ساز . خدایا ! مرا از کسانی قرار ده که در کنار حسین بن علی علیه السلام ، استوارگام ماندند ، و مرا جزو کسانی ثبت کن که کنار او به شهادت رسیدند . خدایا ! کسانی را که نعمتت را به کفر تبدیل کردند ، لعنت کن . منزّهی تو ای بردبار ، از آنچه ستمکاران در پهنه زمین می کنند ! ای بزرگ ! مبارکی و متعال . جرم بزرگ بندگانت را می بینی و بر [ عذاب ] آنان عجله نمی کنی . ای بزرگوار ! تو والایی و حاضر ، نه غایب ، و دانا به چیزهایی هستی که به برگزیدگان و دوستانت می رسد و [حتّی] آسمان و زمین ، تاب تحمّل آنها را ندارند . اگر می خواستی ، از آنان ، انتقام می گرفتی ؛ امّا تو آرام هستی و به گستاخان بر تو و پیامبر و حبیبت ، مهلت دادی و آنان را در زمینت ، جای دادی و با نعمتت ، غذا دادی ، تا مدّتی که سر رسید و زمانی که برایشان پایان گرفت ، تا کاری را که تو تقدیر کرده بودی ، کامل کنند و اَجَلی را که تو تعیین کرده بودی ، به پایان ببرند تا آنان را در جایی پست ، برای همیشه به بند کشی ؛ در آتش و آب داغ و چرکابه تنِ دوزخیان ، و خار تلخ و سوزان ، و غُل و زنجیر ، و خون و چرک پیکر دوزخیان ، و زَقّوم و آب زرد و چرک ، با ماندنی طولانی در روزگاری ، با شعله های سوزان در دوزخ ، که نه چیزی باقی می گذارد و نه رها می کند ، و نیز در آب جوشان و جهنّم سوزان . سپس ، خود را روی قبر بینداز و بگو : ای سَرور من ! با بار سنگین گناهان ، نزد تو آمده ام و با آمدنم نزد تو ، به خدایم تقرّب می جویم ، و نیز با گریه ام بر تو ، و داد و فغان و آه و ناله ام ، و بر خود ، بیمناک نیستم ، به این امید که فردای قیامت ، تو سپر و پشتوانه ، پناهگاه و نگاهبان ، شفیع و نگهدار من در برابر آتش هستی . من ، از وابستگان شما هستم که با دشمنتان ، دشمنم و با دوستدارتان ، دوستی می کنم . بر آن ، زندگی می کنم و بر آن ، می میرم و بر آن ، برانگیخته می شوم ، إن شاء اللّه ! و پیکرم را به زیر آفتاب آورده ام و با خانواده ام ، وداع کرده ام و از خانه و کاشانه ام ، دور افتاده ام و با نزدیکی به شما ، نجات را آرزو می کنم . امید دارم که در روزگار [ حکومت ]شما ، باز گردم . امید می برم که فردای قیامت ، در بهشت خدایم ، به شما و جایگاهتان در کنار پدران درگذشته تان بنگرم . و می گویی : ای ابا عبد اللّه ! ای حسین ، فرزند پیامبر خدا ! آمده ام تا تو را شفیع خود در درگاه خدا کنم . خدایا ! من با فرزند حبیبت ، از تو شفاعت می جویم ، و نیز با فرشتگان ضجّه زننده ، گریان و ناله کننده بر او که نه خسته می شوند و نه ملول ، و از بیم تو ، بیمناک و از عذابت ، بر حذرند ، و روزگار ، آنان را تغییر نمی دهد و پیر نمی شوند ، و در اطراف مرقد ، ناله می زنند و سَرورشان ، آنچه را که انجام می دهند و هر جا که می روند ، می بیند ، و اشک چشمشان ، سرازیر گشته ، قطع نمی شود و آتش اندوهشان ، خاموش نمی گردد ، از تو شفاعت می جویم . آن گاه ، دستانت را بالا می بری و می گویی : خدایا ! من از تو می خواهم ، مانند خواهش بینوایِ بی چیز و دردمند ذلیلی که جز تو ، کسی را برای بینوایی اش نمی خواهد و اگر رحمت تو به او نرسد ، هلاک می شود . از تو می خواهم که لطفت را به من برسانی ، که تو خواستارت را ناکام نمی کنی ، مغفرت می بخشی و گناهان را می آمرزی . ای سَرور من ! من ، خوارترینِ آفریدگانت نزد تو و خوارترینِ همراهانِ فرزند حبیبت که بر تو وارد شده اند ، نباشم ؛ چرا که من به تو ، دل بسته ام و امید دارم ، و طمعکارم و به غربت آمده ام و زیارت کردم ، به امید این که وقتی مرا به سفر آوردی و اجازه حرکت به این جا را به من دادی ، برایم از سرِ رحمت و تفضّل ، جبران کنی ، ای بخشایشگر و مهربان ! تا می توانی ، در دعا کردن بکوش و فراوان ، دعا بخوان . سپس ، به یاری خدا ، از زیر سقف ، خارج شو و در برابر قبرهای شهیدان بِایست و با اشاره به همه آنها ، بگو : سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد ! سلام بر شما ، ای اهل قبور ، از جانب ساکنان خانه های مؤمنان ! سلام بر شما ، بر آنچه شکیبایی کردید ، که چه خوبْ سرای فرجامینی دارید ! سلام بر شما ، ای دوستداران خدا ! سلام بر شما ، ای یاوران خدا و یاوران پیامبرش و یاوران امیر مؤمنان و یاوران فرزند پیامبرش و یاوران دینش ! گواهی می دهم که شما ، یاوران خدا هستید ، همان گونه که خدای عزوجل فرمود : « و بسی پیامبر که گروه هایی فراوان ، همراه او جنگیدند و از آنچه (مصیبت ها) در راه خدا به آنها رسید ، سست نشدند و ناتوان نگشتند » . نه سست شدید و نه ناتوان گشتید تا آن که خدا را بر راه حق ، دیدار کردید . خداوند ، بر شما ، روح هایتان و پیکرهایتان ، درود فرستد ! مژده باد شما را به وعده بی تخلّف و تغییر خدایی که هرگز ، خُلف وعده نمی کند . خداوند ، همان گونه که به شما وعده داده ، تاوان خون شما را خواهد گرفت . شما خاصّان خدایید که شما را مخصوص ابا عبد اللّه کرده است . شما ، شهیدان و سعادتمندان هستید . نزد خدا سعادت یافتید و به درجه های والایی از بهشت ، دست یافتید ؛ بهشت هایی که اهل آن ، پیر و سال خورده نمی شوند ، و به اقامت در سرای سلامت ، در کنار کسی که یاری اش دادید ، خشنود شدند . خداوند به شما ، جزای خیرِ یاورانی را عطا کند که کنار پیامبر خدا صلی الله علیه و آله پایداری کردند ! خداوند ، وعده تکریم شما با جای دادن در جوار و سرایش و در کنار پیامبران ، فرستادگان ، امیر مؤمنان و رهبر روسپیدان ، محقَّق سازد ! از خدایی که مرا به سوی شما آورد و قتلگاه شما را به من نشان داد ، می خواهم که آنان را بر سر حوض [ کوثر ] ، سیراب و سیراب کننده ، به من نشان دهد و دشمنان شما را در پایین ترین درجه دوزخ ، به من بنمایاند ، که آنان ، شما را به ستم کُشتند و خواستند حق را نابود کنند و [آن را] از شما به سود پسر سمیّه و پسر هند جگرخوار بگیرند . از خدا می خواهم که آنان را تشنه و بی آب به من بنماید ، در بند و زنجیر ، و ره سپار به سوی جهنّم . سلام بر شما ، ای یاوران فرزند پیامبر خدا ، از من برای همیشه بودنم ! و سلام بر شما ، برای همیشه روزگار ، هنگامی که من ، نابود و پوسیده شدم ! بر شما ، سختْ اندوهگینم . چه مصیبت بزرگی به همه دوستداران محمّد و خاندان محمّد صلی الله علیه و آله رسید ! مصیبت شما ، بزرگ و بی نظیر و سِتُرگ و عمومی است . من ، بی تاب شما و دردمند و اندوهگینم . من به خاطر شما ، مصیبت دیده و غمگینم . گوارایتان باد آنچه به شما عطا شد ! گوارایتان باد آنچه بِدان ، سلامتان دادند ! فرشتگان ، بر شما گِریستند و گردِ شما را گرفتند و در لشکرگاه شما ، سُکنا گزیدند و در جایگاه افتادن شما ، جای گرفتند و بال هایشان را بر شما گستردند و آن جا را تقدیس نمودند و هرگز از آن جا نمی روند تا روز دیدار ، روز حشر و نشر (قیامت) . رحمتی از خدا ، بر گِردِ شما چرخید و با آن ، به شرف آخرت رسیدید . به شوق شما و با بیم [ از حاکمان ]به زیارت شما آمده ام . از خدا می خواهم که شما را بر لب حوض [ کوثر ] و در بهشت ، با پیامبران ، فرستادگان ، شهیدان و صالحان به من بنماید ، که چه خوبْ همراهانی هستند ! پس در حائر (3) بچرخ ، در حالی که می گویی : ای که نزد او آمده ام و به سوی او از خانه ، خارج شدم و به او پناه آوردم و آهنگِ او کردم و با فرزند پیامبرش به او تقرّب جسته ام ! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و بر من با بهشت و آزادی از آتش [ دوزخ ] ، منّت بگذار . خدایا ! بر غربت و دوری ام از خانه ، رحم آور و بر حرکتم به سوی تو و فرزند حبیبت ، رحم کن و مرا کامیاب و پیروز ، باز گردان ، در حالی که عذر و خضوع و خشوعم را نزد پیشوا و سَرور و مولایم ، پذیرفته باشی . به ناله ، گریه ، اندوه ، بی تابی و غمم ، رحم کن و نیز به بی تابی رسیده به قلبم . من با نعمت و لطفی که به من کردی ، به سوی او بیرون آمدم و نیز با تقویتی که از من نمودی و خطری که از من دور کردی و شبانه روز ، مواظبتم نمودی ، و با حفظ من و بزرگداشتت نسبت به من . هر دریایی را که پیمودم و هر درّه و دشتی را که در نوردیدم و به هر منزلی که فرود آمدم ، تو مرا در آب و خشکی بُردی ، و تو بودی که مرا رساندی و موفّق کردی و کفایتم نمودی ، و با فضل و حفظ تو رسیدم و منّت تو را در همه اینها می بَرَم و ردّ پای من ، نام من و شخص من ، نزد تو مکتوب است . ستایش ، از آنِ توست در آنچه مرا بِدان آزمودی و آنچه با من کردی . خدایا ! بر هراسم از تو ، رحم کن ، و [نیز] بر جایگاهم پیشِ رویت و اظهار دوستی ام . و توسّل مرا به فرزند حبیبت ، گُزیده و برگرفته از خلقت ، و نیز توجّه مرا به سوی تو ، بپذیر . عذرم و توبه ام از گناهان بزرگِ پیشین را بپذیر و عیب ها ، گناهان و اسراف بر خودم ، مانع تو از آن [ پذیرش ] نشود . اگر از من ناخشنودی ، از من ، خشنود شو ، و اگر بر من خشمگینی ، به من باز گرد ، که تو بر هر کاری ، توانایی . خدایا ! «من و پدر و مادرم را بیامرز» و «بر آن دو ، رحم کن ، همان گونه که مرا در کودکی پروراندند» و از سوی من ، جزای خیرشان بده . خدایا ! در برابر احسان آن دو ، به ایشان ، احسان کن و جزای گناهانشان را آمرزش ، قرار ده . خدایا ! آن دو را با رحمتت ، به بهشت در آور و چهره هایشان را بر عذابت ، حرام بدار و مرقدشان را خُنَک و قبرشان را وسیع قرار ده و جایگاهشان را در پهنه رحمتت و جوار حبیبت محمّد صلی الله علیه و آله ، به من نشان ده .



1- .سدره المنتهی : درختی است در بالاترین جای بهشت قرار دارد که علوم گذشتگان و آیندگان به آن منتهی می شود
2- .تسبیح امیر مؤمنان علیه السلام در حدیث 3246 تفسیر شده است . در این باره ، ر . ک: ج 12ص 7 .
3- .حائر : حَرَم ؛ حریم مرقد ؛ محدوده نشانْدار مَزار .

الزِّیارَهُ الثّامِنَهُالمزار الکبیر :زِیارَهٌ اُخری لَهُ علیه السلام مُختَصَرَهٌ ، یُزارُ بِها فی کُلِّ یَومٍ ، وفی کُلِّ شَهرٍ ، ویُزارُ بِها عِندَ قائِمِ الغَرِیِّ (1) ؛ فَقَد جاءَ فِی الأَثَرِ أنَّ رَأسَ الحُسَینِ علیه السلام هُناکَ ، وأنَّ الصّادِقَ جَعفَرَ بنَ مُحَمَّدٍ علیه السلام زارَهُ هُناکَ بِهذِهِ الزِّیارَهِ ، وصَلّی عِندَهُ أربَعَ رَکَعاتٍ . تَأتی مَشهَدَهُ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ بَعدَ اغتِسالِکَ ولِباسُکَ أطهَرُ ثِیابِکَ ، فَإِذا وَقَفتَ عَلی قَبرِهِ فَاستَقبِلهُ بِوَجهِکَ ، وَاجعَلِ القِبلَهَ بَینَ کَتِفَیکَ ، وقُل : السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ أمیرِ المُؤمِنینَ ، السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ الصِّدّیقَهِ الطّاهِرَهِ سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ ، السَّلامُ عَلَیکَ یا مَولایَ یا أبا عَبدِ اللّهِ ، ورَحمَهُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ . أشهَدُ أنَّکَ أقَمتَ الصَّلاهَ وآتَیتَ الزَّکاهَ ، وأمَرتَ بِالمَعروفِ ونَهَیتَ عَنِ المُنکَرِ ، وتَلَوتَ الکِتابَ حَقَّ تِلاوَتِهِ ، وجاهَدتَ فِی اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ ، وصَبَرتَ عَلَی الأَذی فی جَنبِهِ مُحتَسِبا حَتّی أتاکَ الیَقینُ . وأشهَدُ أنَّ الَّذینَ خالَفوکَ وحارَبوکَ ، وأنَّ الَّذینَ خَذَلوکَ ، وَالَّذینَ قَتَلوکَ ، مَلعونونَ عَلی لِسانِ النَّبِیِّ الاُمِّیِّ ، وقَد خابَ مَنِ افتَری ، لَعَنَ اللّهُ الظّالِمینَ لَکُم مِنَ الأَوَّلینَ وَالآخِرینَ ، وضاعَفَ عَلَیهِمُ العَذابَ الأَلیمَ . أتَیتُکَ یا مَولایَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ ، زائِرا عارِفا بِحَقِّکَ ، مُوالِیا لِأَولِیائِکَ ، مُعادِیا لِأَعدائِکَ ، مُستَبصِرا بِالهُدَی الَّذی أنتَ عَلَیهِ ، عارِفا بِضَلالَهِ مَن خالَفَکَ ، فَاشفَع لی عِندَ رَبِّکَ . ثُمَّ انکَبَّ عَلَی القَبرِ ، وضَع خَدَّکَ عَلَیهِ ، وتَحَوَّل إلی عِندِ الرَّأسِ ، وقُل : السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّهَ اللّهِ فی أرضِهِ وسَمائِهِ ، صَلَّی اللّهُ عَلی روحِکَ الطَّیِّبَهِ وجَسَدِکَ الطّاهِرِ ، وعَلَیکَ السَّلامُ یا مَولایَ ورَحمَهُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ . ثُمَّ تَحَوَّل إلی عِندِ الرِّجلَینِ فَزُر عَلِیَّ بنَ الحُسَینِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِما ، وقُل : السَّلامُ عَلَیکَ یا مَولایَ وَابنَ مَولایَ ورَحمَهُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ ، لَعَنَ اللّهُ مَن ظَلَمَکَ ، ولَعَنَ مَن قَتَلَکَ ، وضاعَفَ عَلَیهِمُ العَذابَ الأَلیمَ . ثُمَّ ادعُ بِما أرَدتَ وزُرِ الشُّهَداءَ مُنحَرِفا مِن عِندِ الرِّجلَینِ إلَی القِبلَهِ ، فَقُل : السَّلامُ عَلَیکُم أیُّهَا الصِّدّیقونَ ، السَّلامُ عَلَیکُم أیُّهَا الشُّهَداءُ الصّابِرونَ ، أشهَدُ أنَّکُم جاهَدتُم فی سَبیلِ اللّهِ ، وصَبَرتُم عَلَی الأَذی فی جَنبِ اللّهِ ، ونَصَحتُم للّهِِ ولِرَسولِهِ ولِابنِ رَسولِهِ حَتّی أتاکُمُ الیَقینُ . أشهَدُ أنَّکُم أحیاءٌ عِندَ رَبِّکُم تُرزَقونَ ، جَزاکُمُ اللّهُ عَنِ الإِسلامِ وأهلِهِ أفضَلَ جَزاءِ المُحسِنینَ ، وجَمَعَ بَینَنا وبَینَکُم فی مَحَلِّ النَّعیمِ . ثُمَّ امضِ إلی قَبرِ العَبّاسِ بنِ أمیرِ المُؤمِنینَ علیهماالسلام ، فَإِذا أتَیتَهُ فَقِف (2) عَلَیهِ ، وقُل : السَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ أمیرِ المُؤمِنینَ ، السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا العَبدُ الصّالِحُ ، المُطیعُ للّهِِ ولِرَسولِهِ . أشهَدُ أنَّکَ قَد جاهَدتَ ونَصَحتَ وصَبَرتَ حَتّی أتاکَ الیَقینُ ، لَعَنَ اللّهُ الظّالِمینَ لَکُم مِنَ الأَوَّلینَ وَالآخِرینَ ، وألحِقهُم بِدَرَکِ الجَحیمِ . ثُمَّ صَلِّ فی مَسجِدِهِ تَطَوُّعا ما أحبَبتَ ، وَانصَرِف . فَإِذا أرَدتَ وَداعَ سَیِّدِنا أبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام عِندَ انصِرافِکَ مِن مَشهَدِهِ ، فَقِف عَلی قَبرِهِ کَما وَقَفتَ عَلَیهِ أوَّلاً ، وقُل : السَّلامُ عَلَیکَ یا مَولایَ یا أبا عَبدِ اللّهِ ، هذا أوانُ انصِرافی ، غَیرَ راغِبٍ عَنکَ ولا مُستَبدِلٍ بِکَ غَیرَکَ ، وأستَودِعُکَ اللّهَ وأقرَأُ عَلَیکَ السَّلامَ ، آمَنّا بِاللّهِ وبِالرَّسولِ وبِما جِئتَ بِهِ ودَلَلتَ عَلَیهِ ، اللّهُمَّ اکتُبنا مَعَ الشّاهِدینَ . اللّهُمَّ لا تَجعَل زِیارَتی هذِهِ آخِرَ العَهدِ مِنّی بِزِیارَتِهِ ، وَارزُقنِی العَودَ إلَیهِ أبدَا ما أحیَیتَنی ، فَإِذا تَوَفَّیتَنی فَاحشُرنی مَعَهُ ، وَاجمَع بَینی وبَینَهُ فی جَنّاتِ النَّعیمِ . (3)

.

1- .قائم الغری: هو مسجد الحنّانه، وهو الموضع الذی وضعوا فیه رأسه علیه السلام عند ذهابهم به إلی ابن زیاد لعنه اللّه (بحارالأنوار: ج 101 ص 257).
2- .فی المصدر : «قفت» ، والتصویب من بحار الأنوار .
3- .المزار الکبیر : ص 517 ح 11 ، بحار الأنوار : ج 101 ص 256 ح 40 .